تو نباید اینا رو بدونی دوشیزه منزه
من نبودم، ب من با کی خیلنت کردی
خودت بودی کنار مژتبی نشسته بودی داشتی میگفتی گفتم یعقوب کیه
توضیح دادی واسم
خب نمیخاستم جلوی بقیه خنگب نظر بیای من به همه گفتم تو باهوشی ولی خب
چون حواست ب منو زندگیمون نیست دیگ
شلوارت دوتاشده
اتفاقا اینقدر اعصاب منو بهم ریختی ک دیگ هوش وحواس برام نمونده
ی چمدونم تو چادرت پیدا نمیشه
وسایلمو باید بزارم تو پلاستیک ببرم
بیا معدمو پاره کن وسایلتو بزار توش
نمیخوام هیچی ازت ب یادگار داشته باشم
Używamy plików cookie, aby zapewnić Ci płynne przeglądanie. Nie wyświetlamy reklam i zachowujemy Twoje doświadczenia jako pseudonimowe.